بوسه بر ماه
لی پو یکی از دو شاعر بسیار بزرگ قدیمی چین بود. او شاعری رمانتیک و خیالباف بود. ژاپنیها میگویند او عادت داشت تا هر شب در خیابانها و در کنار رود یانگ تسه قدم بزند. یک شب که آسمان صاف و مهتابی بود، لی پو تصمیم گرفت با قایقی از رود یانگ تسه عبور کند تا شاید ایدهای جدید برای شعرهایش به ذهنش برسد که ناگهان عکس ماه را در میان آبهای رودخانه دید. او آنقدر شیفته زیبایی و نور ماه شدکه خواست آن را در آغوش گرفته و ببوسد. تا لی پو به سمت آب خم شد به داخل آب سقوط کرده و چون شناگر ماهری در آن موقع شب آنجا نبود که او را نجات دهد او در آب خفه شد.
ریش پر دردسر

هانس استاینینگر اتریشی به خاطر داشتن ریش بلند 1.4 متری و مرگ به خاطر آن شهرت جهانی دارد.
در سال 1567 آتش بزرگی در شهری که او در آن زندگی میکرد شروع شد. هانس فراموش کرد تا قبل از آنکه برای خاموش کردن آتش، به کمک مردم برود، ریشهایش را جمع کند برای همین در جریان کمک کردن به افرادی که گرفتار آتش شده بودند، ناگهان ریشهای هانس زیر پایشگیر کرد و باعث شد تا تعادلش بر هم خورده و به شدت با زمین برخورد کند وگردنش بشکند. بله او به همین سادگی جانش را از دست داد.
مرگ به خاطر پرخوری

آدولف فردریک، پادشاه خونخوار و مقتدر سوئدی که علاقه بسیار زیادی به خوردن و آشامیدن داشت، در یکی از شبهای سال 1771، برای شام به آشپز خود خاویار، خرچنگ، سالاد کلم و شاه ماهی دودی سفارش داد که همه آنها را همراه نوشیدنی فراوان نوش جان کرد اما هرگز فکر نمیکرد که پرخوری تا چه حد ممکن است خطرناک باشد. بعد از خوردن آن همه غذا، او تقاضای سلما - دسر مورد علاقهاش- را کرد که بعد از خوردن آن ناگهان احساس خفگی و شکم درد شدیدی کرده و قبل از آنکه پزشک دربار بتواند کاری بکند جان باخت. امروزه داستان پادشاه خونخوار در کتابهای مدرسهای سوئد به عنوان پادشاهی که از خوردن زیاد مرد نقل میشود.
مرگ با پوست پرتقال

بابی لیچ در سال 1911 دومین نفری بود که توانست توسط قایقی شبیه بشکه به سلامت از آبشار نیاگارا عبور کند و به همین دلیل به شهرت رسید. این کار او درست در زمانی بود که بسیاری از کسانی که برای عبور از نیاگارا تلاش کرده بودند هرگز بازنگشتند و به همین خاطر لقب «بابی جسور» به او داده شده بود. اما همین بابی جسور و البته خوششانس که توانسته بود از پرخطرترین آبشار دنیا به سلامت بگذرد، روزی هنگام عبور از یک خیابان در نیوزلند، ناگهان پایش را روی یک پوست پرتقال گذاشته و لیز خورد. پای بابی آنقدر بد شکست که پزشکان مجبور شدند آن را قطع کنند اما این پایان بدشانسی بابی نبود. او چند روز بعد در اثر قانقاریایی که به خاطر زخم پایش ایجاد شده بود درگذشت.
مرد پرنده

در سال 1911 فرانس رایشلت- خیاط فرانسویای که در آرزوی پرواز هر روز وسیله جدیدی را اختراع میکرد و هر بار با شکست مواجه میشد- به فکر دوخت پالتویی به سبک بال پرندگان افتاد تا با آن پرواز کند.
او پالتو را دوخت و برای آزمایش آن به بالای برج ایفل رفت تا پرواز خود را از آنجا آغاز کند. ابتدا قرار بود او یک آدمک را با این پالتو پرواز دهد اما در لحظه آخر تصمیمش عوض شده و خودش پرواز کرد و به جای آسمان مستقیم به سمت زمین سقوط کرده و در دم جان سپرد.
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4